صحنه افتتاحیه: این قسمت با کاویا آغاز می شود ، به نظر می رسد پریشانی ، در اتاق او نشسته و به عکسی از مادر فقیدش خیره شده است.
آشفتگی عاطفی او قابل لمس است زیرا او در مورد لحظاتی که با مادرش به اشتراک گذاشته و درسهایی را که او به اشتراک گذاشته است یادآوری می کند. پویایی خانواده:
تنش در خانه به عنوان پدر کاویا ، آقای شارما ، در حال بحث و گفتگو با برادرش در مورد وضعیت مالی خانواده است. کاویا سعی می کند واسطه کند ، اما تلاش های او فقط به استرس اضافه می شود و منجر به تبادل گرم بین اعضای خانواده می شود.
پیچش عاشقانه: در یک پیچ و تاب تعجب آور ، آریایی ، دوست دیرینه کاویا ، احساسات خود را نسبت به او اعتراف می کند.
او ابراز تمایل خود را برای داشتن بیش از دوستان و از طریق مبارزات خود از او حمایت می کند. کاویا که از اعتراف خود غافلگیر شد ، با احساسات خودش و زمان اعلام آریایی مبارزه می کند.
چالش شغلی: در محل کار ، کاویا وقتی یک پروژه بزرگ که او در حال رسیدگی به یک ضربه محکم و ناگهانی است ، با یک چالش مهم روبرو می شود.
رئیس او او را تحت فشار قرار می دهد تا بلافاصله مسئله را برطرف کند. کاویا ، مصمم به اثبات خودش ، اواخر شب کار می کند و فداکاری و مقاومت خود را نشان می دهد.
صحنه اوج: